درخشش در رادیو
سال ۱۳۲۱ روح اله خالقی در رادیو مسوولیت داشت. بنان با عبدالعلی وزیری برای امتحان به رادیو رفت. در دفتر خالقی، ابوالحسن صبا هم نشسته بود. بنان خواندن قطعهای در «سهگاه» را آغاز کرد و صبا هم با ویلن او را همراهی کرد. هنوز «درآمد» تمام نشده بود که خالقی به صبا گفت: «شما نواختن ویلن را قطع کنید» و به بنان اشاره کرد تا گوشهی «حصار» را بخواند. بنان درنگ نکرده و با چنان مهارت و استادی درآمد حصار را خواند و به سهگاه فرود آمد که خالقی بیاختیار بلند میشد و او را در آغوش گرفته و بوسید و آیندهی وی را در هنر آواز، درخشان پیشبینی کرد.
از آن روز تا کنون نزدیک به ۷۰ سال سپری شده و پیشبینی خالقی درست از آب درآمد و نام و یاد بنان هنوز که هنوز، زنده است و از بزرگترین نامهای آواز ایرانی است.
برای نخستینبار در این سال بود که صدای غلامحسین بنان، همراه با همکاری شماری از هنرمندان دیگر از «رادیو تهران» به گوش مردم ایران رسید و دیری نپایید که نام بنان زبانزد همه شد. روحاله خالقی او را در ارکستر انجمن موسیقی شرکت داد و با ارکستر شمارهی یک نیز به همکاری پرداخت و به دعوت استاد داود پیرنیا، از ابتدای برنامهی «گلهای رنگارنگ»، همکاری داشت.
پیش به سوی استادی
در سال ۱۳۳۲ خورشیدی به پیشنهاد خالقی به «ادارهی کل هنرهای زیبا»ی کشور رفت و به سمت استاد آواز «هنرستان موسیقی ملی» به کار مشغول شد و در سال ۱۳۳۴ نیز فرنشین شورای موسیقی رادیو شد.
بنان در طول فعالیت هنری خود، نزدیک به ۳۵۰ آهنگ را اجرا کرد و آنچه که برای صدای او امتیاز به شمار میآید زیر و بمها و تحریرهای صدای اوست که ویژهی خودش است. بنان نه تنها در آواز کهن و کلاسیک ایران استاد بود، بلکه در نغمههای جدید و مدرن ایران نیز چیزگی کامل داشت. تصنیف زیبا و روح پرور «الهه ناز» او بهترین شاهد این گفته است.
بنان را میتوان به حق، بزرگترین اجرا کنندهی آهنگهای سبک وزیری-خالقی دانست. او همچنین در کنار ادیب خوانساری از بهترین اجرا کنندگان آثار صبا و محجوبی نیز به شمار میرود. استعداد شگرف او در مرکبخوانی و تلفیق شعر و موسیقی، بارها ستایش موسیقیدانان معاصرش را برانگیخته است.
از دست دادن چشم و بیماری و سرانجام ...
آذرماه ۱۳۳۶ هنگامی که بنان با خودروی شخصی در راه کرج رانندگی میکرد با کامیونی که چراغ ایمنی عقب نداشت تصادف کرد و در این سانحه چشم راست خود را از دست داد و به همین خاطر همیشه از عینک دودی استفاده میکرد. سالها پس از این رویداد، بنان به فعالیتش ادامه داد اما نزدیک ده سال پس از آن بود که غلامحسین بنان آهسته آهسته فعالیت خوانندگی را کنار گذاشت. استاد مدتها به ناراحتی جهاز هاضمه مبتلا شده بود. از سویی دیگر حنجرهاش نیز آمادگی بیان نیازهای درونیاش را نداشت و به همین شوند(:دلیل) اندک اندک از خواندن اجتناب کرد و از صحنهی هنر کناره کشید و بیست سال پایانی عمر، تقریبا فعالیت چشمگیری نداشت.
روز به روز ناراحتی جهاز هاضمه او را بیشتر رنجور میکرد و شوربختانه کوششهای پزشکان و به ویژه پرستاری و فداکاریهای پری بنان، همسر وفادار و مهربانش هم مؤثر نیفتاد و سرانجام در ساعت ۷ پسین پنجشنبه هشتم اسفندماه سال ۱۳۶۴ خورشیدی، در بیمارستان ایرانمهر قلهک برای همیشه چشمم را به روی دنیا بست و ما را با آواهای ماندگارش تنها گذاشت. از آن سال استاد بنان در «امامزاده طاهر» کرج آرمیده است.
آواهای ماندگار
از ماندگارترین ترانههای بنان میتوان به آهنگ «آذربایجان»، «آمدی جانم به قربانت»، «یار رمیده»، «الهه ناز»، «مِی ناب»، «خاموش»، «مرا عاشقی شیدا»، «روز ازل»، «نوای نی» و سرود همیشه جاوید «ای ایران» اشاره کرد. اما خودش بهترین اثرش را «حالا چرا» و «کاروان» میدانست و میگفت: »کاروان را برای پس از مرگم خواندهام». همچنین در واپسین سالهای عمر، دلبستگی عجیبی به ترانهی «رویای هستی» پیدا کرده بود تا آنجا که با این آهنگ می گریست ...
افسوس که گفتن و برشمردن شاهکارهای این ستارهی پرفروغ آسمان موسیقی ایران در این مجال نمیگنجد اما اعتراف میکنم که بسیار سخت بود گزینش گوشههایی از زندگی هنری استا بنان، تا همین چند خط چراغی باشد فراروی دوستداران هنر و فرهنگ ایرانزمین تا خود به دنبال ناگفتهها بروند.